آب کالا نیست
همان طور که جنگ بر سر نفت، تاریخ قرن بیستم را رقم زد، جنگ قرن بیستویکم بر سر آب خواهد بود. با رشد سریع جمعیت در جهان، مصرف آب هم دو برابر شده است، پس باید برای مصرف بهینه آب موجود راههای دیگری پیدا کنیم. هزینهای که برای آب مصرفی پرداخت میشود نشاندهنده ارزش اقتصادی آن نیست. منابع آبی غیرقابل جایگزین هستند. چین، مصر و پاکستان تنها نمونهای از چند کشورند که با بحران آب مواجه خواهند شد. در ادامه آب و تأثیرات کمبود آن بر جوامع را بررسی میکنیم.
معرفی آب
با الهامگیری از آهنگ ادوین استار (که برای جنگ سرود):
بیشک همهچیز!
دوباره تکرار میکنم...
استفاده از آب برای تولید، کشاورزی، تجارت، انواع انرژی، اقتصاد، هستی
انسان و دیگر موجودات زنده ضروری است. میتواند آلوده، نمکزدایی، بازیافت و
مایه حیات باشد یا حتی باعث ویرانی شود. فقط نمیتوان آب را تولید کرد.
تکنولوژی باروری مصنوعی ابرها هم هنوز راه درازی در پیش دارد.
آب و سیاست جغرافیایی
آب، مخصوصا مشکلات بحران و کمبود آب از مباحث کلیدی ژئوپلیتیکی هستند. از
اثرات بحران آب در مناطقی که تحت فشار قرار دارند، میتوان به کاهش تولید
موادغذایی و دام، مهاجرت، افزایش هزینههای زندگی، خشکسالی یا قحطی،
بحرانهای سیاسی و دیگر مشکلات اشاره کرد.
در این مقاله نگاه دقیقتری به این مشکلات میاندازیم. ابتدا باید درباره برخی واژهها توضیح دهیم.
منابع آبهای زیرزمینی یعنی آبهایی که در سفرههای آبی زیرزمینی وجود
دارند. فرونشست زمین یعنی فرورفتگی زمین که ناشی از جابهجایی مواد
زیرزمینی است. کمبود آب یعنی میزان کمتر از 500مترمکعب آب مصرفی برای هر
نفر در سال.
بحران آب به شرایطی گفته میشود که در آن عدمدسترسی به
آب محدودیتهای بزرگی بر فعالیتهای انسان ایجاد میکند. براساس برخی
تعاریف، شرایطی که در آن، مقدار آب برای هر نفر در سال کمتر هزارمترمکعب
باشد، بحران آب وجود دارد.
مشکلات متداول دسترسی به آب
عوامل
بسیاری میتوانند بر میزان آب شیرین قابل دسترس برای افراد و جوامع تأثیر
بگذارند. این عوامل شامل نوع زمین، شرایط آبوهوایی، زیربناها، شیوه
کشاورزی، دولت و رفتار جامعه هستند.
جغرافی زمین و آبوهوا به هم مرتبط هستند، اما مشکلات جداگانهای دارند:
زمین به ویژگیهای جغرافیایی یک منطقه بستگی دارد؛ ویژگیهایی مانند کوه
یا رودخانه که میتوانند بهطور طبیعی آب تولید یا منابع آب شیرین را جذب
کنند. آبوهوا به عواملی مانند دما و بارش سالیانه بستگی دارد که نهتنها
پوشش گیاهی و جانوری بلکه فرهنگ جامعه را هم در آن منطقه تشکیل میدهد.
باید توجه داشت که منطقه مورد نظر از لحاظ زیرساختهای عمومی در چه
شرایطی قرار دارد. آیا این منطقه زیربنای قوی دارد؟ مانند مخزنهای آب،
سدها یا قناتها که برای ذخیره و توزیع آب به کار میروند یا گیاهان آب
شیرینکن برای افزایش میزان آب قابلدسترس برای مصرف وجود دارد؟ قدرت
نهادهای سیاسی هم مهم است. در کشورهایی که نهادهای سیاسی ضعیف یا درگیری و
جنگ وجود دارد، توزیع آب یا دسترسی به آب میتواند مشکل چالشبرانگیزی
باشد. جایی که درگیری وجود دارد، کنترل منابع آب مزیت استراتژیک به شمار
میآید. تکنیکهای استفادهشده برای کشاورزی و مدیریت آب هم از دیگر عوامل
تأثیرگذارند. انواع محصولاتی که برای غذا یا درآمد به عمل میآیند بشدت بر
میزان آب قابل دسترس برای مصارف دیگر هم تأثیر میگذارند. طریقه ذخیره و
مدیریت آب برای مصارف آبیاری یا تکنیکهای دیگر کشاورزی هم فاکتورهای اساسی
هستند. رفتار جامعه هم مهم است. آیا تصور مردم منطقه از آب بهعنوان «حق
تمام مردم» است؟ یا اهداف تجاری چیره میشوند و معتقدند آب بیشتر یک کالاست
که میتوان با آن تجارت کرد یا برای سودآوری فروخته شود؟
عوامل دیگری
هم تأثیرات کوتاهمدت و بلندمدتی بر آب قابل دسترس میگذارند. عواملی
مانند رشد جمعیت که بر نرخ بالای تولد یا مهاجرت تأثیر میگذارند. مشکلات
بهداشت عمومی، آلودگی و بیماریهای اپیدمی مانند وبا. آب برای رشد صنعتی در
یک کشور هم به کار میرود. از آن در تولید نفت و گاز طبیعی، تولید با
تکنولوژی بالا و دیگر صنایع هم استفاده میشود.
تأثیرات بحران و کمبود
آب ممکن است به اشکال مختلف احساس شود، چه درحال حاضر، چه در بلندمدت؛
کاهش تولید، گرانی، بحران سیاسی، مهاجرت و قحطی. در بسیاری از موارد،
شرایطی که باعث ایجاد بحران و کمبود آب میشوند، آرامآرام نمایان شده و
تأثیرات آنها بیشتر احساس میشود؛ مانند کاهش تولید محصولات کشاورزی یا دام
برای بازار. کمبود کالا در بازار؛ نیاز بالا برای واردات و عوامل لجستیکی
گرانی را در پی خواهد داشت. زمانی که کمبود و فشار اقتصادی بر مصرفکنندگان
تأثیر میگذارد، بحران سیاسی هم کاملا مشاهده میشود. در خشکسالیهای
طولانیمدت در مناطقی که شغل اصلی افراد کشاورزی است، بیشتر خواهد بود. در
مناطق فقیرنشین یا در شرایط کمبود آب قحطی هم به وجود میآید.
یمن: بدترین سناریو
تاریخچه یمن
یمن که امروزه به یکی از فقیرترین کشورهای دنیا تبدیل شده، زمانی سرمشق
مهندسی آب در دنیا بود. این کشور در مدیریتهای سیستمهای آب و آبرسانی
قدمتی طولانی دارد. سد بزرگ مارب، معجزه مهندسی عهد باستان است. تامین آب
مصرفی کاملا در داخل این کشور انجام میشود و به دنیای خارج هیچ وابستگی
ندارند. در دهه1970 نیاز بیشتری به آبهای زیرزمینی برای توسعه کشاورزی به
وجود آمد. در سال1980 یمن به یکی از کشورهای تولید نفت تبدیل شد که اقتصاد
نقدی را در پی داشت. به همین ترتیب، تقاضا برای گیاه گلدار قات، ماده
مخدری که در خاورمیانه به آب فراوانی نیاز دارد، بیشتر شد.
2.1میلیارد مترمکعب از منابع آبی قابل تجدید سالیانه در دسترس است. 70درصد
آبهای یمن را آبهای زیرزمینی تشکیل میدهند. آبهای زیرزمینی از آبی که
به صورت نامنظم از بستر رودخانهها میریزد، پر میشوند. مصرف آب در یمن به
3.5میلیارد مترمکعب در سال از منابع آبهای شیرین میرسد. از بیشتر
سفرههای آبی بیش از حد استفاده میشود. نفوذ آب شور و آلودگی در بسیاری از
مناطق مشکلساز شده است. اما یمن امروزه با کمبود آب شدیدی روبهرو است.
رشد سالیانه جمعیت از 3درصد در سال 2011 به 2.3درصد در سال 2014 رسیده که
نشاندهنده جمعیت بالای این کشور است. کشاورزی نزدیک به 90درصد تمام آبها
را مصرف میکند. قات 20درصد زمینهای آبیاری را دربرمیگیرد. برخی
تخمینها نشان میدهند که قات نیمی از تولید کشاورزی یمن است. به این ترتیب
اگر به همین وضع پیش بروند، بیشتر مناطق این کشور بدون آب باقی خواهند
ماند. امروزه یمن را شاید به خاطر درگیرهای مرزی آن بیشتر بشناسید.
درگیریها دلیل بحران آب نیست، اما به آن اضافه میکند. کنترل منابع آبی،
دارایی باارزشی برای احزاب درحال جنگ به حساب میآید. بیثباتی سیاسی
توانایی کشور را برای نگهداری زیربنای آبی و سرمایهگذاری در منابع جدید
محدود میکند.
محدودیتهای منابع آبی رشد صنعتی را مخصوصا در بخش
انرژی تحتتأثیر قرار میدهد. حدود 1.5درصد تولید ناخالص داخلی برای تخلیه
آبهای زیرزمینی از دست میرود. 2.4درصد تولید ناخالصی به دلیل آب آلوده از
دست میرود. تعهد برای تغییر به عهده دولتهای محلی است که معمولا فاسد و
ناکارآمد هستند و بودجه کافی ندارند. مصرف آب احتمالا از ذخایر قابلتجدید
بیشتر میشود. بحران آب به ناآرامیها دامن میزند. کشورهای دیگری که ممکن
است مصرف سالیانهشان از منابع قابل تجدید بیشتر باشد، شامل اردن، مصر و
مناطقی از فلسطین هستند. بیثباتی طولانیمدت توانایی برای بکارگیری
استراتژیهای مدیریتی آب را تخریب میکند.
استرالیا: صادرکننده آب مجازی
استرالیا با چالشهای مختلفی روبهرو خواهد شد. آبوهوای خشک آن را به
خشکترین قاره قابل سکونت تبدیل کرده است. میزان بالای مصرف آب خانگی و
صادرات محصولات کشاورزی که بیشتر به چین انجام میشود، از عوامل
تأثیرگذارند. تجارت آب مجازی یعنی زمانی که مواد خوراکی و دیگر کالاها با
کشوری دیگر معامله میشوند که در نتیجه آن، آب مجازی هم معامله میشود. آب
مجازی درواقع میزان آب مصرفی است که برای تولید آن محصولات به کار میرود.
کشاورزی این کشور و اهداف تجاری آنها شدیدا به آب وابسته است، اما برای
کنترل بحران کمبود آب از روشهای مختلفی استفاده شده است. با وجود میزان آب
زیاد قابل دسترس برای هر نفر، میزان نسبی هدر رفتن آن کم است. قوانین
مدیریتی شدید برای آب، آگاهی عمومی برای استفاده از آب و جمعیت پایین
تأثیرات کلی مصرف خانگی را کاهش میدهند.
سرانه میزان آب مصرفی در
استرالیا 21هزار مترمکعب در سال است که به نسبت بالاست، اما توزیع آن
یکسان نیست. مصرف کلی حدود 1200 مترمکعب در سال است. میزان کل استفاده از
آب 23میلیارد مترمکعب در سال است. 74درصد آن برای کشاورزی استفاده میشود
که نسبت به دیگر کشورهای پیشرفته درصد بالاتری است، حتی با اینکه میزان
هدر رفتن آن نسبتا کمتر است. ازبکستان 56میلیارد مترمکعب در سال آب مصرف
میکند که 90درصد آن برای کشاورزی استفاده میشود. در پاکستان 184میلیارد
مترمکعب آب در سال که 94درصد آن برای کشاورزی است، استفاده میشود. در
مناطقی که تولید محصولات کشاورزی بالاست، بحران آب هم بیشتر است. بیش از
40درصد ارزش تولیدات کشاورزی استرالیا از حوضه آبی ماری-دارلینگ تامین
میشود. در ایالتهای نیوساوت ویلز و ویکتوریا، 48درصد ذرت، 31درصد گوشت،
43درصد گندم و 75درصد لبنیات از دام تولید میشود. کمبود آبهای زیرزمینی
از اواسط سال1990 نمایان شد. بین سالهای 2001 تا 2007 هم خشکسالی جدیدی
شروع شد که باعث تخریب محیطزیست رودخانهها شد. در نتیجه آن یکسوم
رودخانهها تغییر شکل دادهاند.
اصلاحات از طریق قانونگذاری
طرح
اقدامات اولیه آب ملی که طرح کلی 10 ساله است برای بازیافت آب. سیستم
مدیریتی مشارکتی از دیگر روشهاست. هدف این روش اصلاح استفاده نادرست یا
گاهی غیرقانونی از آبهای زیرزمینی و سطحی است. بکارگیری این سیستم مدیریتی
شیوههای موثر، پایدار و اقتصادی برای کل کشور خواهد داشت. بر اثر کمبود
آب، تولید خوراک عمده مانند گندم، برنج و جو پایین خواهد آمد. جلوگیری از
خصوصیسازی بیش از حد سیستمهای تحت فشار، تغییر قیمت آب، کنترل
مسئولیتهای مربوط به هر ایالت یا منطقه و تاکید بر دادههای اطلاعاتی دقیق
از دیگر اقدامات اصلاحی است. برای قوانین تجارت در حوضههای آبی
ماری-دارلینگ هم اقداماتی صورت گرفته: به منظور توزیع یکسان آب، مسئولان
برای آبیاری به اندازهای که احتیاج دارند، میتوانند حق خرید و فروش داشته
باشند. در جولای 2014، قوانین تجارت آب داخل هر ایالت اجرا شد (که مصرف
بهینه را تشویق میکند).
سیستم مزرعهداری چین
مقصد یکسوم
صادرات غذای استرالیا، چین است. در طی سالها روابط چین و استرالیا افزایش
داشته است. این دو کشور توافقنامه تجارت آزاد FTA را در نوامبر 2014 امضا
کردند. چین در استراتژیهای امنیت مواد خوراکی سرمایهگذاری بسیاری میکند.
مجاورت جغرافیایی استرالیا را به تهیهکننده کلیدی مواد غذایی برای چین
تبدیل کرده است. حذف تعرفههای گوشت و لبنیات به استرالیا مزیتهای بیشتری
داده است. در سرزمینهای شمالی، کوئینزلند، مالک درصد و حجم بالایی از
زمینهایی که در استرالیا قرار دارند، خارجیها هستند. اما اکثر آنها به
حوضه آبی ماری- دارلینگ وابسته نیستند.
از سرمایهگذاری اصلی چینیها
در استرالیا میتوان به گوشت گوسفند و گوساله، کارخانههای نیشکر، شرکتهای
بذر و توزیعکنندگان به مغازهها اشاره کرد. استرالیا در سالهای آینده با
چالشهای متداومی روبهرو خواهد شد. خشکسالیها بیشتر خواهند شد، منابع
آبی برای مصرف خانگی کاهش پیدا خواهند کرد و رشد صادرات مواد خوراکی که با
صادرات آب مجازی برابر است، پس توجه بر قوانین مدیریت آب برای استرالیا
حیاتی است.
اسپانیا: بررسی نمکزدایی
اسپانیا یکی از خشکترین
کشورهای اروپایی است. در قرن بیستم، منابع محدود آبی باعث توسعه زیربناها
شدند. در این کشور برای تولید برق از انرژی هیدرولیکی یا آبی استفاده
میشود (بعضی از منابع با پرتغال مشترکند). میزان آبیاری برای کشاورزی
بالاست و 1300 سد ساخته شده که بالاترین میزان ذخایر آب بهازای یکمیلیون
نفر جمعیت است. کشاورزی 64درصد آبهای شیرین را مصرف میکند. زمینهای
آبیاریشده محصولات نامتناسبی را نسبت به کل محصولات کشاورزی تولید
میکنند. این نسبت همچنان رو به رشد است. اسپانیا در سالهای آینده،
آبوهوای داغتر و خشکتری خواهد داشت. بحران آب در برخی مناطق آن بیشتر
است. مصرف آب در آندالوسیا 164درصد و سگورا 127درصد بیشتر از ذخایر آن است.
سطح آبهای زیرزمینی در حوضچههای گوادیانا جنوبی کاهش پیدا کرده است.
نفوذ آبهای شور هم باعث شده در برخی از مناطق ساحلی سفرههای آبی کاملا
بیکیفیت باشند.
هدف استراتژیهای حفاظت از آب این است که استفاده
پایدار آب را در نواحی بحرانزده و دیگر نواحی تشویق کند. برای رسیدن به
این هدف باید قیمتها را افزایش داد تا بتوان صرفهجویی را ترویج داد.
قیمتهای فعلی، هزینه انتقال آب برای آبیاری محصولات زراعی را پوشش نمیدهد
پس نمیتواند میزان مصرفشده را تعیین کند. جامعه مخالف مالکیت شخصی
زیربناهای آبی است. در نتیجه خصوصیسازی یا افزایش قیمت بعید است.
نمکزدایی یا شیرینکردن آبها به بسیاری از کشورهایی که با بحران آب
روبهرو هستند یا خواهند شد، امید میهد. بهعنوان مکمل منابع موجود آبهای
شیرین در مناطق ساحلی، وعده مهمی است.
اسپانیا مقصد تکنولوژی
نمکزدایی است. 700گیاه آبشیرینکن دارد. تولید روزانه آن برای 8میلیون
نفر کافی خواهد بود. شرکتهای اسپانیایی درصد بزرگی از رقیبان در بازار
نمکزدایی جهانی هستند. نیاز جهانی برای نمکزدایی فرصتهای رقابتی را برای
شرکتهای اسپانیایی در تمام نقاط دنیا شامل خاورمیانه و کالیفرنیا ایجاد
خواهد کرد.
کانادا: هیچ آبی برای فروش نیست
کانادا روی کاغذ از
لحاظ منابع آبی غنی است. 7درصد آبهای شیرین دنیا در کانادا قرار دارد.
جمعیت آن کمتر از یکدرصد جهان است. مصرف آب 80هزار مترمکعب در سال است که
نسبت به کشورهایی که «بحران آب» دارند، بسیار بیشتر است. این رقم در
انگلستان 2300مترمکعب در سال و در آمریکا کمی بیشتر از 9هزارو500مترمکعب
در سال است. مشکل «سرمایه روی کاغذ» چیست؟ قیمت کم آب باعث تشویق مصرف
بیرویه آن و توزیع نابرابر میشود. اکثر جمعیت در جنوب کانادا زندگی
میکنند. 60درصد رودخانهها به شمال میریزند. در نتیجه بعضی از مناطق
درگیر بحران آب شدهاند. استانهای غربی کانادا شامل آلبرتا، منیتوبا و
ساسکچوان بیشتر از مناطق دیگر دچار خشکی شدهاند. پیشرفت کشاورزی و تولیدات
صنعتی و افزایش جمعیت در دهههای اخیر از عوامل تأثیرگذارند. بحران آب در
بعضی مناطق بیشتر از مناطق دیگر است و انتظار میرود در سالهای آینده
بیشتر شود. سرچشمه رودخانهها از یخچالهای طبیعی تامین میشود. یخچالهای
طبیعی در قرن گذشته 25درصد کوچک شدهاند. پیشبینیها در آینده این است که
دما بالاتر میرود و درنتیجه خشکسالی بیشتر میشود.
با اینکه فشارهای
کمبود منابع آب در بعضی مناطق بیشتر میشود، بحرانهای کانادا در برابر
بحرانهای منطقه مانند کالیفرنیا، سفره آبی Ogallala، رودخانه کلورادو،
مدیترانه، جنوب آسیا و غیره کوچک به نظر میآیند. طرح «صادرات آب» برای
بازار آمریکا بیش از 50سال است که درحال بررسی است، اما مشکلات فنی وجود
دارد؛ آب سنگین است؛ پمپاژی با انرژی بالا احتیاج دارد تا آن را از سطوح
متغیر عبور دهد؛ هزینه انتقال آن به مسافتهای دور پنجبرابر هزینه
نمکزدایی یا بازیافت آن است، در بازار هم چالشهایی وجود دارد. قیمت آب
معمولا نشاندهنده دینامیک نیاز و تقاضا نیست. این طرح احتمال سودآوری کمی
دارد، در نتیجه احتمال سرمایهگذاری هم کم میشود. از سال 1950 معاهده آب و
برق آمریکای شمالی که یکی از بزرگترین پروژههای انتقال ارایه شده است،
صورت گرفت. در این معاهده از راههای آبی و کانالهای جدید، پمپ و
آبانبارها و دیگر المانها برای بازپخش آب در آمریکایشمالی استفاده
میشود. اما مشکل آن این است که هیچوقت توجه کافی را به خود جلب نکرد. در
سال1959 یک مهندس اهل نیوفاوندلند طرح بازیافت وسیع و توسعه کانال شمالی
در آمریکای شمالی را پیشنهاد داد که در آن مسیر آبهای شیرین را از «جیمز
بی» به «دریاچههای بزرگ» میریزد. هزینه این کار در آن زمان 100میلیارد
دلار (بیش از 800میلیارد دلار امروز) بود. علاوهبر آن، هزینه نگهداریاش
یکمیلیارد دلار در سال خواهد بود.
بررسی رفتارهای سیاسی کانادا را
از تجارت آب باز خواهد داشت؛ همانند روشی که در نفت و گاز طبیعی استفاده
میشود، حتی اگر از لحاظ اقتصادی حیاتی باشد، برخلاف رابطهاش با آمریکا،
برای تکنیکهای حفاظت از منابع طبیعی که مبتنی بر بازار است، مخالفت وجود
دارد. حالا در این دوران کمبود آب آنها تلاش خواهند کرد از منابع آبی
محافظت کنند.
نتیجهگیری
جغرافیا، دسترسی به منابع آبهای شیرین
قابل مصرف را در آینده برای بسیاری از کشورها محدود خواهد کرد. صادرات از
مناطق غنی از آب به مناطقی که بحران آب دارند مانند صادرات انرژی عمل
نخواهد کرد. محدودیتهای اقتصادی و سیاسی باعث میشود به آب بیشتر بهعنوان
حق طبیعی نگاه شود تا یک محصول. حتی در کشورهایی هم که فراوانی آب وجود
دارد، هدفشان حفاظت از منابع آبی خود در سالهای آینده است.
باید همه رعایت کنن و گرنه ضررش برای همه هست ..
سپاس از شما که در این زمینه اطلاع رسانی و فعالیت می کنید .