نه «صلح آمریکایی» نه «صلح چینی»
نویسندگان: مایکل دی سوین، ونیان دنگ و اوبه ری لسکور
ترجمه: محمدحسین باقی
در دسامبر 1962، برای تقویت سازوکار رهبری برنامه تسلیحات هستهای این کشور، دولت مرکزی یک کمیته ویژه 15 نفره تشکیل داد و این کمیته را مسوول هدایت برنامه انرژی هستهای و برنامه تسلیحات هستهای کرد. هفت معاون نخستوزیر و هفت وزیر در این کمیته حضور داشتند و «چوئن لای» رئیس آن بود. در سال 1976، اندکی پس از مرگ «چو» و «مائو»، رهبری کمیته مرکزی ویژه تغییر کرد. «هوا گوفنگ» (Hua Guofeng) رئیس این کمیته شد و «یی جیانینگ» (Ye Jianyin لی شیانیان» ((Li Xiannian «دنگ شیائوپینگ» به عنوان معاونان رئیس مشغول به کار شدند. این نسل جدید رهبران وارث روح تصمیمات گذشتگان در مورد مسائل هستهای استراتژیک بودند.
دقیقاً بر مبنای چنین دیدگاههایی بود که دولت چین در دهه 50 تصمیم گرفت که زرادخانه هستهای خود را توسعه دهد و آنگاه که کشور با تهدیدات جدی هستهای مواجه شد محدودیتهایی بر استفاده از این زرادخانه بگذارد. طی این دوره، مائو خاطرنشان کرد که «کشور ما تعداد اندکی از بمبهای اتمی را در آینده تولید خواهد کرد اما قصدی برای استفاده از آنها نداریم؛... از آنها فقط بهعنوان سلاحی دفاعی استفاده خواهیم کرد.» «چو» (منظور «چوئن لای» است) نیز گفت که «چین در حال توسعه تسلیحات هستهای برای مخالفت با باجگیری هستهای و تهدیدات هستهای است و میکوشد تا مانع استفاده قدرتهای هستهای از تسلیحات هستهای شوند.» دولت چین، در بیانیه سال 1964 خود، آشکارا اعلام کرد که چین «هرگز در هیچ زمان و تحت هیچ شرایطی آغازگر استفاده از تسلیحات هستهای نخواهد بود.» موضع روشن و عمومیای که از سوی این تصمیمگیران اتخاذ شد این بود که تسلیحات هستهای بهعنوان ابزاری در میدان جنگ استفاده نخواهند شد و در مسابقه تسلیحاتی برای محقق ساختن اهداف سیاسی یا نظامی نیز استفاده نخواهند شد. چین فقط بهخاطر بازداشتن کشورهای دیگر در استفاده از تسلیحات هستهای علیه خود درحال توسعه این نوع تسلیحات بود.
این تصمیمگیران مدافع «نظریه تعداد معدود»ی از تسلیحات –اما از نوع برتر آن- بودند و در این زمینه اندازه و ظرفیت زرادخانه هستهای چین را هم در نظر داشتند. این تصمیم عمدتا مبتنی بود بر درک آنها از سازوکار بازدارندگی هستهای و مولفههایی مانند هزینه اقتصادی ایجاد نیروها و قوای هستهای.
در سال 1958، مائو در گفتوگویی با «پاول فیودوروویچ یودین» سفیر شوروی در چین اظهار کرد که نتیجه یک جنگ اتمی غیرقابل تصور است و اینکه فقط 4 بمب هیدروژنی میتواند کشوری به اندازه آلمان غربی را تماما نابود کند. به گفته آندره مالرو ((André Malraux نویسنده فرانسوی، مائو بارها میگفت که وقتی چین به 6 بمب اتمی دست یافت، هیچ کشوری قادر به بمباران شهرهایش نخواهد بود. در این صورت، مائو از اعدادی برای نشان دادن حقیقتی ساده استفاده کرد: قابلیت تسلیحات هستهای برای وارد آوردن کشتار جمعی آنقدر بزرگ است که تعداد اندکی از تسلیحات هستهای تاثیر بازدارنده بسیار قدرتمند و بسندهای ایجاد میکند. بنابراین، تاثیر عادلانه بازدارندگی هستهای منوط به برتری عددی در تسلیحات هستهای نیست.
در دهه 60، وقتی «چو» در حال هدایت توسعه برنامه تسلیحات هستهای کشورش بود بارها اعلام کرد که توسعه این تسلیحات باید بر مبنای اصل تعداد کم اما قاطع و اثرگذار باشد. «چو» اعلام کرد که «نباید پول را برای توسعه غیرضرور تسلیحات فراوان هستهای تلف کرد چراکه این باعث فشار بر اقتصاد خواهد شد؛ ما باید دشمن خود را از طریق کیفیت شکست دهیم.» بنابراین، در مساله توسعه تسلیحات هستهای، رهبران چین نهتنها هزینههای اقتصادی را در نظر داشتند بلکه در مورد ارتباط غیرخطی میان کیفیت تسلیحات هستهای و قدرت بازدارندگی هستهای بسیار شفاف بودند.