اقتصاد ایرانی: ما همیشه توسعه کشور را به عقب می اندازیم، چون معتقدیم که توسعه مساله ای بلندمدت است و مسایل و مشکلات فعلی ما چون کوتاه مدت است، بنابراین در اولویت هستند. عوامل دیگری هم وجود دارند که مانع توسعه کشور شده اند. ولی فعلا بحث ما این نیست. بحث فعلی این است که ما از دیدگاه درست توسعه، در کجا ایستاده ایم و وظیفه و تعهد دولت دوازدهم در قبال توسعه کشور چیست؟ قبلا هم در مباحث دیگری به تعریف قابل قبول از توسعه و پیشرفت کشور پرداخته بودم.
خلاصه این بحث ها این است که توسعه یک کشور:
اول، منوط است به توسعه دانش و دوم، منظور از دانش، دانش
ضمنی tacit knowledge است.
سوم، تبلور دانش ضمنی در تولید است، بنابراین وزرات خانه کلیدی در کشور وزارت علوم
نیست، بلکه وزارت صمت است.
چهارم، این تولیدات موقعی نشانگر توسعه اند که در درجه اول متنوع باشند و در درجه
دوم قابلیت رقابت جهانی داشته باشند.
پنجم، این تولیدات موقعی قابلیت رقابت بین المللی را دارند که تراکم دانش ضمنی در
آنها حاصل یک شبکه گسترده علمی-تخصصی در داخل کشور باشد.
وقتی خودمان را به ارزهای حاصله از صادرات نفت و تولید خودرو و فولاد و صنایع اساسی دلخوش نکنیم، آن وقت متوجه خواهیم شد که از غافله توسعه به شدت عقب افتاده ایم